روش هایی برای خواندن زیست


 

 

 


بسم الله نمونه بررسی کتاب زیست جهت امادگی برای کنکور 95
انگیزه این فایل :
« درس زیست را چگونه بخوانیم » یکی از انواع سوالاتی که از بنده می پرسند و تقریبا سوال همگانی می باشد
یکی از انواع تکالیفی که در کلاسس کنکور به بچه ها توصیه می کنم حرکت همسویی می باشد ...
اینطور که وقتی یک کلمه ای برخورد می کنیم در صورت داشتن زمان کافی باید تمام کلمات مشابه برای ان را بتوانیم
جمبندی کنیم و حداقل دو سه دقیقه ای برای هر مطلب وقت بذاریم البته این روش بیشتر جهت اماده شدن به دوره جمبندی کنکور
می باشد ... برای مثال :
انواع جهت هایی که در سال دوم می توانم به انها اشاره کنم عبارتند از :
1 - جهت گیری رشته های سلولزی در سه جهت برای استحکام بیشتر در دیواره گیاهان
2 – جهت حرکت واکوئول گوارشی رو به لیزوزوم
3 - جهت حرکت مواد ترشحی به سمت دور از شبکه و به سمت گلژی و غشای سلول
4 - جهت انتشار و انتشار تسهیل شده از پر به کم و جهت انتقال فعال برعکس ...
5 – جهت گیری رشته ها و تار های عنکبوت به طرف همگرایی مرکز می باشد
6 – جهت گیری رگبرگ های گیاهان دو لپه به شکل انشعابی می باشد
7 – اما در تک لپه به صورت موازی می باشد

8 - جهت گیری فسفولیپید ها جهت جلوگیری از ورود مواد قطبی و اب زیاد به سلول می باشد و نیز جهت کنترل تراوایی
9 - جهت گیری مولکول های ریبوزوم باعث تولید تونل مانندی در سلول می شود
10 - جهت حرکت پیام همیشه از طرف دندریت به اکسون می باشد ( دقت کن نه از دندریت چون ممکن است سیناپس از وسط سلو ل
برقرار شود )
11 - جهت قرار گیری پارانشیم ها نرده ای در بالا نزدیک روپوست و اسفنجی در پایین و نزدیک اوند ها
12 - جهت قرار گیری اونده : ابکشی رو به بالا .... چوبی رو به پایین
13 - جهت حرکت غذا و مواد الی در دهان وال سه جهته می باشد
14 - جهت حرکت اب در کیسه هیدر دو طرفه می باشد ...
15 - جهت حرکت غذادر لوله گوارشی از دهان تا روده
16 - جهت گیری ماهیچه های لوله گوارش معمولا طولی و افقی ( حلقوی ) می باشد
17 - با توجه به شکل جهت حرکت رگ ها در زیر مخاط تقریبا یکسان می باشد
18 - مری به سمت چپ انحنا دارد
19 - بیشتر قسمت کبد در سمت راست است
20 – بیشتر قسمت معده در سمت چپ می باشد
21 – کادیا تقریبا مرکز ( متمایل به چپ 9 اما پیلور در سمت راست است
22 – قسمت بالایی کبد پشت معده اما قسمت زیرین ان در جلوی معده می باشد
23 - تمام پانکراس پشت معد ه است و قسمت عمده ان سمت چپ است

24 – روده بزرگ و کوچک جلوتر از سایر اندام ها هستند
25 – اغاز کولون بالا رو کمی پاین تر از پایان کولون بالا رو می باشد
26 - در زیر مخاط هر 4 نوع بافت اصلی دیده می شود ( دارای رگ – و عصب )
27 - سرخرگ ها و سیاهرگ های ناحیه نزدیک زیر مخاط باهم موازی هستند
28 – در هنگام بلع اپی گلوت حرف پ داره به پایین حرکت می کنه ... پس بعد از بلع اپی گلوت به بالا و بقیه به پایین حرکت می کنند
29 – مسیر حرکت غذا در گاو : دهان – مری - سیرابی - نگاری - مری - دهان – هزارلا – شیردان – دوازدهه – ادامه روده باریک و
بزرگ ...


روش دیگر خوندن زیست که بیشتر برای بچه ها لازمه حالت جمعبندی می باشد ...
برای مثال : پستانداران :
دارای استخوان – سیستم هاورس – کانال مرکزی در سیستم هاورس - موثر از هورمون کلسی تونین و پاراتیرویید –
دارای انعکاس های دفاعی – بلعی – استفراغی - دارای پرده مننژ – قلب 4 حفره ای – ماده دفعی اوره –
دارای پرده دیافراگم کامل ( مری و رگ ها از سوراخ ان عبر می کنند ) گردش خون بسته مضاعف (خون در یک گردش
نمی تواند اکسیژن و گلوکز را همزمان به سلول های کلی برساند ) دارای سد خونی مغزی ( بافت پوششی در ایمنی بدنشان بسیار مهم )
پوست دارای غده های زیاد – جانوران مو دار هستند زبان معمولا متحرک - چشم ها درای پلک های متحرک –


گوش خارجی دارای لاله گوشتی است که با بافت پوششی پوشانده شده - مغز تکامل یافته –
مغز در دوران جنینی سه قسمت - تنفس با شش - دهان در هر دو ارواره دارای دندان می باشد - لقاح همیشه داخلی –
هر دو نوع دفاع اختصاصی و غیر اختصاصی دارند- چرخه زندگی دیپلویدی دارند – همگی پر سلولی بوده و گوارش برون سلول ی
دارند
ژنوم سلول انها داری ژنوه هسته و میتوکندری است – از تحول دوزیستان ایجاد شده اند –
جمعیت تعادلی هستند - در ضمن انقراض پنجم به صورت غالب در امده اند – در محیط های نسبتا پایدار زندگی می کنند –
تراکم جمعیت در انها نوسان کمتری دارد .چهار اندام حرکتی دارند – دارای تنفس سلولی و گلیکولیز هستند .
و یا روش بسیار مختص و ناب که فوق ترکیبی می باشد با یه سوال شروع کنیم ...
لقمه ای را در دهان می گذاریم ، تفسیر کنید از ابتدای امر تا ازاد شدن انرژی چه فرایند ها یی رخ میدهد
جواب :
گرفتن نان( توسط 4 پیش و دو نیش ) عمیق ترین ) ( در هر فک و همه تک ریشه ) )
شروع گوارش مکانیکی ((با خرد شدن توسط 4 آسیای کوچک (فک پایین همه 1 ریشه ،بالا اولی 2 ریشه بعدی 1 ریشه ) ، 6 آسیای بزرگ (فک پایین 2 ریشه
،بالا 3 ریشه ) ))،
ترشح موسین (فعال شدن گلژی و زبر و آندوپلاسمی غده های زیرزبانی ،بناگوشی و زیرآرواره ای ) + آب ← موکوز( جهت آغشته شدن با نان و تسهیل
حرکت در طول لوله گوارش و تسهیل عمل گوارش ، خروج لیزوزیم برای زدودن باکتری احتمالی) ←
خروج پتیالین (ترشح توسط غدد بناگوشی (از همه رقیق تر و بیشتر )) ← تجزیه نشاسته نان به مالتوز (قند جوانه جو (شروع گوارش شیمیایی ) چسبیدن
زبان به کام بالا (جلوگیری از ورود غذا به حفره دهان ) ، فعال شدن انعکاس بلع در بصل النخاع و غیر فعال شدن تنفس و دستور بالارفتن زبان کوچک
،بالا آمدن حنجره و پایین آمدن غضروف اپی گلوت (بسته شدن نای استوانه ای مژک دار)


، ورود لقمه نیمه گوارش یافته به بافت سنگفرشی چند لایه مری ← تحریک ماهیچه صاف مری
(دستور بصل النخاع به پاراسمپاتیک جهت آغاز انقباض ،دریافت استیل کولین ترشحی توسط گیرنده های ماهیچه صاف مری ،فعال شدن شبکه سارکوپلاسمی
یون ) ← شروع حرکات دودی مری با انقباض ماهیچه های صاف حلقوی و طولی (کمک به ادامه گوارش مکانیکی ) ← شدت یافتن ca و آزاد کردن
حرکات دودی تا کاردیا همیشه منقبض ←احساس غذا در کاردیا و پایان انقباض و ىر نتیجه بازشدن کاردیا و ورود غذا به معده ←
شروع حرکات دودی معده (تاثیر پاراسمپاتیک ) (ابتدا ضعیف ، رفته رقته به سمت پیلور تعداد و شدت بیشتر ) ← ورود غذا و فعال شدن ریبوزوم و گلژی و
آندوپلاسمی زبر سل های پپتیک معده (از همه بیشتر و و پراکنده درتمام قسمتهای دیواره و غدد معده ، تراکم نزدیک پیلور) جهت ترشح آنزیم های غ
فعال معده (پپسینوژن )با مصرف ای تی پی و کلسیم برای اگزوسیتوز ) و سلهای ترشح کننده موسین (تشکیل لایه ضخیم و قلیایی موکوز ی جهت جلوگیری
از سلهای ( b جهت تبدیل پپسینوژن غ فعال به پپسین فعال )و فاکتور داخلی (حفظ 12 ) hcl از آسیب دیواره پوششی استوانه ای ساده معده ) ← ترشح
و فاکتور hcl، ( حاشیه ای (بزرگتر از بقیه و مستقر ىر بخش پایین غدد معده نزدیک کاردیا ) ← مخلوط لقمه غذایی با اسید معده (آنزیم (شامل پروتئاز
داخلی) و تشکیل کیموس اسیدی معده ← ادامه گوارش مکانیکی با انقباض ماهیچه ها صاف حلقه ای و طولی و کمک به مخلوط شدن لقمه نان با اسید
معده (جهت گوارش شیمیای بهتر )← (ترشح گاسترین از سلهای نزدیک پیلور به خون ، گردش در خون تا دریافت توسط گیرنده های موجود در سلهای
برای تولید بیشتر پپسین فعال ) تبدیل پروتیین نان به پلی پپتید با اثر پپسین (نوعی هیىرولیز ناقص (گوارش hcl حاشه ای نزدیک پیلور ، تولید بیشتر
شیمیایی )) ← کشیدگی دیواره معده و از بین رفتن چینها و شدت یافتن حرکات دودی در انتهای پیلور ← باز شدن آن جهت ورود کیموس به بافت
پوششی ریزپرزدار استوانه ای دوازدهه ←
ورود صفرا (ساخت در کبد تغلیظ در کیسه صفرا ، بدون آنزیم و شامل لیستین ،کلسترول (کمک به جذب بهتر لیپیدها ) ،املاح (بهبود حرکات دودی و کمک
به دفع بیلی روبین و بیلی وردین حاصل فعالیت ماکروفاژکبد در نتیجه تجزیه اریتروسیت های پیر کبد ) ،مواد رنگی (بعضی مثل بیلی روبین جذب خون
میشن و به کلیه میرن و با ادرار دفع میشن و یا دچار تغییر شیمیایی میشن و رنگ قهوه ای مدفوع میسازن و با مدفوع دفع میشن ) و مواد قلیایی (خنثی
کردن اثر اسید معده ورودی به دوازدهه ) ←
ترشح بی کربنات قلیایی سدیم از پانکراس (در نتیجه فعال شدن گیرنده های سلهای پانکراس توسط سکرتین ترشحی از سلهای دوازدهه به خون به منظور
خنثی کردن اثر اسیدی کیموس )و آنزیم های برون ریز پانکراس ( لیپاز ، پروتئازهای غیرفعال و ← کربوهیدراز و نوکلئاز) از طریق مجرای مشترک با
صفرا به دوازدهه ← ←
← ← انجام ادامه گوارش شیمیایی نان و سایر مواد موجود در دوازدهه با ((فعال شدن پروتئازها ی پانکراس در دوازدهه (هیدرولیز کامل پلی پپتیدهای
نان که از معده آمدند به آمینواسید و همچنین پلی پپتیدهای مواد ترشحی به لوله گوارش و پروتئین های ناشی از کنده شدن سلولهای جدار روده ( (غده

های تک سلی که آنزیم روده را تولید اما بعد از افتادن از جدار روده آنها را ازاد می کنند،( پروتئاز آنزیم های روده بیشتر روی پروتینهای مواد مترشحه از
لوله گوارش و سلهای مرده آزاد کننده خود تاثیر دارند ) ، سلهای روده موسین و مایع نمکی سدیم دار (برای جذب گلوکز نان و بعضی آمینواسیدها ) نیز
ترشح می کنند ))
← ← هیدرولیز لیپید نان به مونوگلیسرید و دی گلیسرید با تشکیل امولسیون پایدار (با کمک صفرا جهت تبدیل لیپیدها به صورت ذرات کوچک پراکنده در
آب به منظور تاثیر بهتر لیپاز پانکراس ) وبا اثر لیپاز پانکراس
←← تجزیه مالتوز (قند جوانه جو ) با کمک کربوهیدراز پانکراس به گلوکز ← تبدیل مالتوز به گلوکز
← ← اثر سایر آنزیم های پانکراس و جداشدن مواد معدنی نان مثل ، ویتامین های گروه ب ، کلسیم ، آهن ، تیامین و ...
حرکت مواد گوارش یافته نان در طول روده جهت گوارش کامل و جذب با حرکات ضعیف دودی در روده (تاثیر اعصاب پاراسمپاتیک ، با انقباض ماهیچه های
15 سانت جلو بردن محتویات روده ) ،شروع حرکات موضعی (تاثیر اعصاب پاراسمپاتیک ، با انقباض ماهیچه های صاف حلقوی - صاف حلقوی و طولی )( 10
و طولی جلوبردن محتویات روده به صورت قطعه ،قطعه )
از o در پرز روده ( (آزاد شىن atp ← ←عبور گلوکز نان از لایه فسفولیپیدی استوانهای ریزپرزدار روده به مایع بین سلی به کمک سدیم با مصرف
در غشا داخلی میتوکندری ← atp هموگلوبین مویرگ خونی پرز ، رفتن به میتوکندری سل روده ← ترکیب با مواد تولیدی از چرخه کربس ← تولید
از کربس ← مایع بین سلولی ← مویر گ خونی سل روده ← ایجاد یون پروتون و بی کربنات با تاثیر co خروج از میتوکندری و ایجاد انرژی ، ( تولید 2
انیدراز کربنیک غشا اریتروسیت یا ترکیب با هموگلوبین و ایجاد خون تیره )) ،رسیدن به زیرمخاط روده ،عبور از سنگفرشی تک مویرگ و ورود به خون
← ←ویتامین ها با انتشار مسیر بالا را می رن ،ویتامین دی به جذب کلسیم نان با انتشار کمک میکنه و اهن جذب خون میشه (در سل مغزاستخوان برای
ساخت اریتروسیت مصرف)
آمینواسید نان با انتقال فعال (مصرف ای تی پی و پروتین سراسری ناقل در غشا روده) به مایع بین سلولی و عبور از جدار خارجی پلی ساکاریدی مویرگ
← عبور از منافذ سنگفرشی تک ساده مویرگ خونی زیر مخاط ← خون
مواد جذب شده به مویرگ خونی ← سیاهرگ روده ← کبد (در صورت افزایش گلوکز خون ناشی از تجزیه نان ،فعال شدن سلهای کبد توسط گیرنده

های پروتئینی سطحی آنها با اثر انسولین مترشحه از بخش قشری درون ریز پانکراس ← ذخیره گلوکز اضافی به صورت ذرات گلیکوژن در کبد) ←
سیاهرگ زیرین
و تشکیل تری گلیسرید مجدد ← عبور از سنگفرشی بدون پوشش خارجی پلی atp مونو و دی گلیسرید ← عبور از فسفولیپید بافت استوانه ای ← مصرف
ساکارید لنف ← جذب مویرگ لنفی ← پیوستن به رگ لنفی بزرگتر ← سیاهرگ زیرین
سیاهرگ زیرین ← دهلیز راست (اعصاب پاراسمپاتیک ← تحریک سینوسی دهلیزی ← انتقال تحریک به گره دهلیزی بطنی ← انقباض دهلیز ←
بازترشدن سه لختی ) ← بطن راست (انتقال تحریک به بافت گرهی بین دهلیز و بطن و انتشار آن در میوکارد صاف بطن ) ← انقباض بطن راست ←
بازشدن سینی ← انتقال به سرخرگ ششی(پاراسمپاتیک و کمک به پمپ خون به سمت سنگفرشی تک کیسه هوایی شش ← تبدیل به مویرگهای اطراف کیسه
های هوایی ششها
انجام دم ← عبور هوا از مجاری بینی ← تحریک مجاری بینی ( دستور بصل النخاع برای شروع تنفس ← فعال شدن پاراسمپاتیک ) ← پایین بودن
حنجره ،بالا بودن اپی گلوت ،پایین بودن زبان کوچک ← عبور هوا از سنگفرشی موکوزی نای همیشه باز (به خاطر غضروفهای حلقه ای فراوان آن ) ( گیر
انداختن ذرات غبار و میکروب در موکوز ← تحریک مژکهای نای با پاراسمپاتیک وزنش مژک ها و خروج مخلوط ایجاد شده به سمت حلق (جهت جلوگیری
از ورود میکروب به شش ها وعدم ایجاد عفونت )) ← عبور ازدو شاخه نا یژه همیشه باز غضروفی و ماهیچه ای صاف ← عبور ازماهیچه های صاف بیش از
20 انشعاب نایزک های انتهایی ← انقباض دیافراگم مخطط و مسطح شدن آن (دستور بصل النخاع با فرستادن اعصاب پاراسمپاتیک در تنفس عادی) ←
افزایش حجم قفسه سینه ← کشیده شدن جدار خارجی پرده جنب ← کشیده شدن جدار داخلی جنب چسبیده به ششها به تبع آن ← باز شدن شش و
کاهش فشار داخل آن و ورود هوا از محیط پرفشار خارج کیسه هوای شش به داخل آن
تبادل گازها در شش ها :
هوای کیسه های ششی ( 104 میلیمتر در شرایط عادی ) ← انتشار از سنگفرشی تک کیسه هوا ← ورود به مایع بین سلولی ← عبور از سنگ o فشار بالای
تک مویرگ و ورود به خون ← ترکیب با 97 درصد توان هموگلوبین مویرگ های اطراف کیسه های هوایی
و co و 2 h2o و تجزیه به h2co در خون بازگشتی از بافتها درمویرگ های اطراف کیسه هوا ، ترکیب بیکربنات سدیم با یون پروتون و تشکیل 3
ىر مویرگ و انتشار از مویرگ به co از هموگلوبین ← افزایش فشار 2 Co تولیدی در سلولها و همچنین آزاد شدن 23 درصد 2 co تولیدمجدد 70 درصد 2
کیسه هوایی شش ← انجام بازدم ( اعصاب پاراسمپاتیک ← استراحت دیافراگم و گنبدی شدن آن ← کاهش حجم قفسه سینه ← فشار به شش ها ←
افزایش فشار داخل شش نسبت به بیرون آن ← خروخ هوا از شش به سمت دهان و بینی و خروج ابتداهوای مرده مجاری تنفسی به بیرون سپس هوای
کیسه های هوایی co تهویه شده و سرشاراز 2
بازگشت خون از شش ها :
اتصال مویرگ های خون روشن ششی به هم و تبدیل به 4 سیاهرگ ششی ← دهلیز چپ ← دریچه دولختی ← بطن چپ ← آئورت ← سرخرگ
منشعب از آئورت به سمت سلهای مصرف کننده

مصرف مواد نان در اندامها :
ترشح کلسی تونین به خون و فعال کردن گیرنده های سل استخوانی و جذب کلسیم نان در استخوان و افزایش تراکم استخوان
جذب آهن در سلهای مغز استخوان جهت ساخت اریتروسیت های بالغ
جذب آمینواسیدها ی خون روشن بازگشتیاز شش ها در سلهای مختلف جهت ساخت پروتیئنها و آنزیم ها و برای انجام متابولیسم های مورد نیاز بدن
مصرف گلوکز نان موجود در خون جهت ایجاد انرژی مثلا در زمان انقباض ماهیچه ←
← گلیکولیز گلوکز و تبدیل به پیروات (در سیتوپلاسم سل ماهیچه ) ← در حضور تیامین تبدیل به استیل کوآنزیم آ ← ورود به میتوکندری ماهیچه و
از گلوکز atp از هموگلوبین مویرگ مجاور ماهیچه و ورود به میتوکندری سل ماهیچه و کمک به ایجاد حداکثر o شروع چرخه کربس ← آزاد شدن
های تولیدی از سل مصرف کننده گلوکز به مویرگ خونی اطراف آن و تیره شدن خون و رفتن co مصرفی جهت انقباض سل ماهیچه ای ← نهایتا خروج 2
مجدد برای تبادل گازها به شش ها ...
تجلی گه خود کرد خدا دیده ی ما را
در این دیده در آیید و ببینید خدا را